توسل به ائمه و داستان زیبای شعر ناتمام…
حوائج زیادی از طرف ما به پیشگاه خداوند متعال می رسد، از جمله تربیت صحیح فرزندان ما. خیلی از افراد سوال می پرسند که چرا حوائج مان را از ائمه اطهار خواستیم اما ایشان برآورده نکردند؟ ما توسل به ائمه کرده ایم و حوائج خود را به در خانه امیرالمومنین(ع)، امام رضا(ع) و … بردیم، اما حاجت روا نشدیم؛ علت این امر چست؟ آیا به این معنی است که لزوماً حاجت ما دارای مشکلی بوده یا به صلاحمان نیست؟ عده زیادی هستند که با وجود توسل های بسیار به اهل بیت، از این ماجرا گله مند هستند که چرا حاجات شان برآورده نمی شود؟ حتی ممکن است برخی از افراد،کار را از گله و شکایت فراتر برده و نسبت به کرامات اهل بیت ناامید شوند. بهتر است برای رسیدن به چرایی این موضوع، ابتدا داستانی را برای شما بازگو کنیم.
توسل طلبه جوان به حضرت امیرالمومنین(ع) برای مشکلات مادی
طلبه جوان و فاضلی بود، که مشکلات مادی بسیاری داشت. پس از مدت زمان بسیاری تلاش برای حل این مشکلات و نتیجه نگرفتن، این طلبه تصمیم می گیرد تا دست به توسل به ائمه و علی الخصوص حضرت امیرالمومنین (ع) بزند. پس از توسل، در عالم خواب، به محضر شریف امام علی (ع) می رسد و مشکل خود را مجدد به گوش آقا می رساند. امام علی(ع) به این طلبه جوان می فرمایند که مشکل تو را به دست یکی از شیعیان مان حل می کنیم.
حضرت امیرالمومنین(ع) در خواب آدرس یک تاجر را به طلبه می دهند و به او می گویند، درب منزل تاجر برو و پیغامی را از طرف من به او برسان. طلبه می پرسد چه پیغامی؟ آقا می فرمایند به او بگو مصرع بعدی شعر این است: به آسمان رود و کار آفتاب بکند.
طلبه جوان پس از بیدار شدن، به همان شهری که امام علی(ع) فرمودند می رود و آدرس تاجر را پیدا می کند. وقتی به درب منزل او می رسد و تاجر را می بیند ، به او می گوید که حامل پیغامی است. تاجر می پرسد چه پیغامی؟ طلبه می گوید مصرع بعدی شعر این است: به آسمان رود و کار آفتاب بکند. تاجر پس از شنیدن این حرف، بسیار شوکه می شود. منقلب می شود و گریه اش می گیرد.
حل مشکلات طلبه
تاجر از طلبه دعوت می کند تا به داخل منزل او برود، پس از گفتگویی مفصل و تکریم آن طلبه، از او سوال می پرسد که شغل او چیست؟ طلبه نیز که از مشکلات مالی بسیاری به علت نداشتن شغل، رنج می برد پاسخ می دهد درحال حاضر شغلی ندارد. تاجر با شنیدن این جواب، با میل بسیاری از طلبه جوان دعوت می کند تا در کار و کاسبی اش به او کمک کند و به نحوی او را استخدام می کند. طلبه هم که وعده حل شدن مشکلات مادی اش را در عالم توسل از ائمه اطهار به وسیله این مرد گرفته بود، با رغبت پیشنهاد او را می پذیرد.
همچنین تاجر از او می پرسد که آیا ازدواج کرده است؟ طلبه جوان با تعجب پاسخ می دهد که مجرد است. تاجر به او می گوید اگر تمایل به ازدواج دارد، دختر بالغ و رشیده ای دارم که حاضرم او را به عقد تو دربیارم. طلبه متعجب از این حجم از محبت تاجر در برخورد اول، نسبت به پیشنهاد او واکنش نشان می دهد. از او می پرسد که علت این همه لطفی که به او دارد چیست؟ آیا فقط رساندن یک پیغام علت این پیشنهادات سخاوتمندانه است؟
شعر نیمه کاره تاجر
تاجر به او می گوید: ای جوان، این پیغام را چه کسی به تو رسانده است؟ طلبه در پاسخ به این سوال، قصه توسلش را برای تاجر بازگو می کند. به او می گوید که در عالم خواب حضرت علی (ع) را دیده است. مشکلات خود را در محضر ایشان مطرح نموده و ایشان برای حل مشکلاتش او را به خانه تاجر فرستاده است. و به او فرموده است تا این پیغام را به گوش تاجر برساند.
تاجر پس از شنیدن ماجرای توسل به ائمه، به طلبه گفت که مدت ها قبل مصرعی شعر گفته است. ” به ذره گر نظر لطف بوتراب کند…” اما هرچقدر تلاش می کند نمی تواند ادامه شعر را بگوید! به حضرت علی(ع) متوسل می شود و از مولا می خواهد که خودشان پیغامی به او برسانند تا بتواند شعرش را تکمیل کند.
تاجر به طلبه می گوید: تا امروز که تو به در منزل من آمدی، من ماجرای شعر خود را به هیچ احدی نگفته بودم. رازی بود بین من و حضرت مولا. امروز که تو آمدی و ادامه شعر را به من گفتی دانستم که فرستاده امام علی(ع) هستی. علاوه بر این، پس از گفت و گویی که با یکدیگر داشتیم نیز به این نتیجه رسیدم که جوان معقول و مومنی هم هستی. پس چه ایرادی دارد هم داماد خودم باشی و هم در کسب و کار خود من مشغول شوی؟
ظرف پاکیزه برای حاجت ها
این داستان به ما نشان می دهد که اگر ما به ائمه اطهار عصمت و طهارت متوسل شویم، حتما جواب خواهیم گرفت. اما سوال اصلی هنوز پابرجاست. چرا گاهی اوقات با وجود توسل های مکرر، هیچ جوابی دریافت نمی کنیم؟ جواب این است که ظرف وجودی خود ما دچار آلودگی هایی است که ما را از دریافت حاجت محروم می سازد. برای مثال، تصور کنید در مکانی غذای نذری امام حسین(ع) داده می شود. شما ظرفی آغشته به بنزین را با خود می برید و درخواست می کنید در آن ظرف برای شما غذای نذری بریزند!
مسلماً به شما می گویند این ظرف آلوده به بنزین است و برای شما غذا نمی ریزند. حالا هرچقدر شما اصرار کنید باز هم نمی توانید درون این ظرف غذای نذری بگیرید، چراکه در صورت دریافت غذا نیز، امکان خوردن آن برای شما وجود نخواهد داشت و غذا نیز از دست می رود. فراموش نکنید که هیچ وقت غذای پاک را در ظرف بنزینی نمی ریزند.
گاهی اوقات است که حاجت، حاجت خوب و درستی است اما آن را به شما نمی دهند. چون ظرف شما آلوده است و این موضوع باعث می شود حاجت خوب به آلودگی برسد. چه بسا گرفتن آن حاجت ممکن است در نهایت به ضرر شما و اطرافیانتان تمام شود! تا زمانی که ظرف وجودی خود را پاک نکنیم، موهبتی را به طور مستقیم و غیر مستقیم از اهل بیت دریافت نخواهیم کرد. پس بهتر است به دنبال اصلاح و پاکسازی درون خود باشیم، تا بتوانیم نتیجه توسل ها و کرامات ائمه اطهار را ببینیم.
این جواب یکی از دلایل مختلف نرسیدن به حاجت با وجود توسل است. امید است که این پاسخ، به عنوانی پاسخی هر چند کوچک، به شما عزیزان کمک کرده باشد.
پاسخها