مدارس آرمانی و تفاوت های آن با مدارس اکنون
در این مقاله می خواهیم به مدرسه آرمانی بپردازیم. پرداختن به این موضوع قطره ای است در دریای بزرگ مسائل آموزشی. در اینجا این سوال به طور کلی مطرح است که آیا مدرسه رفتن مفید است یا مضر؟ پاسخ این سوال مثبت است. بله مدرسه رفتن مفید می باشد. اما یک سری نکات را باید درباره مدرسه بدانیم تا بتواند برای تربیت فرزند ما کاربردی باشد. مدرسه مفید همان چیزی است که در ذهن ما شکل گرفته، یا همان تصوری است که بر روی کاغذها ترسیم شده است. مدرسه همان محلی است که در مجامع عالی بین المللی قوانین آن را تصویب کرده اند. اما نکته جالب این است، آن مدارسی که قوانینش در سطح بین المللی تصویب شده، در عمل به آن قوانین عمل نشده است. اما واقعیت این است که بین مدارسی که با قوانین آرمانی ترسیم شده اند، دنیایی فاصله وجود دارد.
ویژگی های مدارس آرمانی
در یک مدرسه آرمانی، فرزندان باید مسائل و موضوعات کاربردی فراوانی را فرا گیرند. در یک چنین مدرسه ای هدف، یاد گیری درست زندگی کردن است. اما در مدارس واقعی چنین آموزش هایی برای دانش آموزان وجود ندارد. آیا می دانید فرزندان شما در طول عمر خود 10.000 ساعت را مستقیم در مدرسه سپری می کنند؟
در بیرون از مدرسه نیز، هزاران ساعت مشغول انجام تکالیف و درس های محول شده هستند. جمعا می توان گفت به طور متوسط فرزندان ما 15.000 ساعت، مستقیم و غیر مستقیم درگیر مدرسه هستند. اما بسیاری از معلمین می گویند برای آموزش های غیر درسی وقتی نداریم. وقت کم نیست، مفاهیمی که به دانش آموزان آموزش می دهیم غیر کاربردی است. برای گفتن موضوعات کاربردی به دانش آموزان 15.000 ساعت کم است. اما با همین زمان می توان غوغا کرد. اگر 15.000 ساعت به دانش آموزان مطالب کاربردی بیاموزیم، انقلابی در آموزش و سبک زندگی دانش آموزان پدید خواهد آمد.
مدارس 3 وظیفه مهم را برعهده دارند:
- آموزش مهارت خواندن
- آموزش مهارت نوشتن
- آموزش محاسبه کردن
مورد اول و دوم را که آموزش خواندن و نوشتن است، فرزندان تا کلاس سوم ابتدایی کامل فرا خواهند گرفت. مهارت محاسبه کردن و فرآیند های مختلف آن را نیز، دانش آموز تا کلاس پنجم آموزش خواهد دید. بعد از این چه آموزش هایی باید داد؟ این سه مهارت، مهم ترین مهارت هایی است که وظیفه معلم و مدرسه است تا به دانش آموز یاد دهد. اما بعد از کلاس پنجم موضوعاتی که تدریس می شوند ضروری و کاربردی است؟
آموزش چه موضوعاتی مهم تر است؟
در مدرسه آرمانی، دانش آموز مهارت زندگی کردن می آموزد. این مدرسه ها، آموزش سبک زندگی دینی به دانش آموزان را در اولویت کار خود قرار می دهند. در تمامی مدارس دنیا بهتر است هر کشوری مطابق با آیین و دین خود، این مهارت را به دانش آموزان بیاموزد. همچنین در این مدارس، علوم مفید روز تدریس می شوند. علومی که برای آینده و فردای فرزندان، کاربردی باشد.
این سه ویژگی مهم باید در مدارس وجود داشته باشد تا بتوان آن ها را مدارس آرمانی خطاب کرد. اما متاسفانه فاصله مدارس ما با چنین اهدافی بسیار زیاد است. برای مثال در هیچ مدرسه ای در ایران، ما شاهد آموزش روابط عمومی، کنترل خشم یا رفتار های کاربردی از این قبیل نیستیم. یا آموزش های لازمی مثل آشنایی چک و سفته، چگونگی پس انداز کردن و… که در زندگی آینده هر کودکی بسیار کاربرد خواهد داشت. در یک مدرسه آرمانی چنین آموزش هایی وجود دارد و کار والدین به مراتب راحت تر خواهد بود.
ویژگی های مدارس امروزی
مدارس امروزی فاصله زیادی با مدرسه آرمانی که ویژگی های آن گفته شد، دارند. آیا در مدرسه های کنونی، مهارت های زندگی آموزش داده می شود؟ دانش آموز در مدرسه مهارت نه گفتن را می آموزد؟ پاسخ این سوالات خیر است. برای مثال، یک دانش آموز دبیرستانی را در نظر بگیرید. اگر یکی از دوستان این دانش آموز به او سیگار تعارف کرد، مهارت کنار زدن و نه گفتن به آن را در مدرسه آموخته است؟ یا آموزه های خانوادگی و فرهنگی-تربیتی باعث می شود که فرزند به سیگار نه بگوید. متاسفانه آمار ها نشان می دهد محیط مدرسه (دانش آموزان) بالعکس فرزند را گرفتار سیگار خواهد کرد تا اینکه بخواهد به او یاد دهد تا در مقابل چنین چیزی نه بگوید. آیا در مدارس ما آموزشی وجود دارد تا به دانش آموز یاد دهد سیگار چیز خوبی نیست و نباید سمت آن رفت؟
موضوع دیگری که در اینجا مطرح می باشد، این است که آیا فرزندان در مدارس یاد می گیرند چطور از حق طبیعی خود دفاع کنند؟ علاوه بر اینکه چنین آموزشی وجود ندارد، از نظر مدرسه، دانش آموزی برتر و بهتر است که در مقابل بی احترامی های معلم، معاون، مدیر، دانش آموزان دیگر، سرایدار مدرسه و… سر به زیر باشد و بی نظمی ایجاد نکند. دانش آموزی که در مدرسه کتک بخورد، بی سر و صدا باشد، دعوا ایجاد نکند، به کسی کاری نداشته باشد و جلوی معلم سر به زیر باشد، بهترین دانش آموز مدرسه خطاب می شود. نمره انضباط چنین دانش آموزی همیشه بالاست. چون مطابق میل مدرسه عمل می کند. در واقع «بهترین» خطاب کردن این دانش آموزان را کاملاً می توان مخالف دستورات تربیتی دانست.
عدم آموزش رفتار جرأت مندانه
آیا این درست است که کسی که نمی تواند از حق خود دفاع کند، بهترین باشد؟ دفاع کردن در برابر زور و ظلم در مدرسه به محصل آموخته نمی شود. وقتی یک دانش آموز توسط هم مدرسه ای های بزرگ تر از خودش، تهدید می شود یا مورد ظلم قرار می گیرد، مدرسه به دانش آموز می گوید بی نظمی ایجاد نکن، چیزی به آن ها نگو و مستقیم مدرسه را در جریان بگذار. این دانش آموز حداقل می تواند از خودش دفاع کند، اما دعوا نکند. اما حق چنین چیزی را مدرسه از او سلب می کند.
رفتار پرخاشگرانه و منفعلانه از واکنش هایی است که نباید افراد در مقابل ظلم و زور آن ها را از خود بروز دهند. اما یک رفتار دیگر با نام جرات مندانه وجود دارد که مدارس باید آن را به دانش آموز بیاموزند. تمام تمرکز مدارس کشوری بر روی رفتار منفعلانه است. دانش آموز سکوت کند، چیزی نگوید، حتی اگر هم کلاسی اش او را کتک زد، نباید از خود دفاع کند.
عدم آموزش مهارت های زندگی در مدرسه
موضوع دیگر عدم آموزش مهارت های زندگی در مدرسه است. در مدرسه آرمانی، آموزش و اجرای چنین مهارت هایی انجام می گیرد. آیا فرزندان پس از گذراندن 12 سال تحصیلی، فرق میان چک و سفته را می دانند؟ از قوانین چک دادن و چک کشیدن آگاه هستند؟ واکنش مدرسه در برابر چنین سوالی این است: «دانش آموزان نباید درگیر موضوعات اقتصادی شوند.» چنین صحبت و تفکری کاملاً اشتباه است.
آیا درست است که نظام آموزش و پرورش 15.000 ساعت وقت دانش آموزان را بگیرد و پس از 12 سال یک مدرک دیپلم به آنها بدهد. سپس دانش آموز بخواهد برای کار جایی مشغول شود و به مسائل اقتصادی احاطه کامل نداشته باشد! درست است که دانش آموز پس از گذراندن 12 سال تحصیلی به هنگام ورود به بازار کار تازه بخواهد قوانین کار را آموزش ببیند؟
پس وظیفه مدرسه در این سال ها چه بوده است؟ منظور ما از مدرسه در این مطلب، پرسنل مدرسه نیستند. بلکه هدف دقیقاً طراحی اشتباهی است که سیستم آموزشی مسئول آن است. چیدن قوانین بین المللی صرفا برای یک مدرسه آرمانی بوده است و در مدارس واقعی چنین قوانینی وجود ندارد.
این سیستم آموزشی، نه فقط در ایران بلکه در سایر کشور های دنیا نیز پیاده می شود. جالب است که یکی از اندیشمندان آمریکایی در کتاب خود میگوید: «اگر می خواهید موفق و ثروتمند شوید به مدرسه نروید.» این جمله نشان می دهد که نظام آموزشی در چنین کشور های پیشرفته ای نیز، روش غلطی را در پیش گرفته است.
وظایف والدین در دوران تحصیلی فرزند
در یک مدرسه آرمانی سیستم آموزشی دقیق و برنامه ریزی شده است. این سیستم برای تربیت یک فرد موفق در آینده پایه ریزی شده است. والدین عزیز توجه کنید! شما نمی توانید سیستم آموزشی در مدارس امروزی را تغییر دهید. اما می توانید کارهایی انجام دهید که کم کاری های مدرسه را جبران کنید. در مدارس ما آموزش سبک زندگی دینی وجود ندارد. تنها آموزش و پرورش کتابی به نام دینی یا دین و زندگی یا… را به عنوان کتابی در نظر دارد که می تواند تا حدودی زندگی دینی را آموزش دهد. اما واقعیت چیز دیگری است. این کتاب باشد یا نباشد، در دین داری دانش آموزان تغییری ایجاد نخواهد شد. یادگیری مسائل دینی دانش آموزان در مدارس کاملاً از روی رفتارهای معلمان است نه از روی کتاب های دینی. در واقع می توان گفت این کتاب در مدارس کاملا غیر کاربردی است.
مدرسه ای که صرفاً تحصیل کرده تحویل می دهد
در مدارس صرفاً ریاضی، صرفاً فیزیک و صرفاً درس های دیگر تدریس می شود. اگر محصلی خارج از موضوع درسی، سوالی مطرح کند محکوم خواهد شد. دانش آموزی ممکن است در کلاس ریاضی از معلم خود سوال کند: «مفاهیمی که به ما درس دادید، چه کاربردی برایمان دارد؟» معلم درپاسخ خواهد گفت: «تو به این مسائل کاری نداشته باش. فقط بخوان. هنوز درک نمی کنی چه کاربردی برایت در آینده خواهد داشت.» فرزند به پدر و مادر مراجعه می کند و می پرسد: «مدرسه رفتن برای من چه کاربردی دارد؟» والدین در پاسخ می گویند: «تو باید به مدرسه بروی تا تحصیل کرده شوی. درس برای آینده ات خوب است.» آن ها دلیل مدرسه رفتن را صرفاً تحصیل کرده بودن فرزندشان در آینده می دانند در حالی که نمی دانند در یک مدرسه آرمانی، فرزندان رشد بهتری خواهند داشت.
سوالی از والدین
سوال اینجاست که پدر و مادر عزیز، آیا شما که 12 سال عمر خود را در مدارس سپری کردید توانستید آینده طلایی برای خود بسازید؟ اکنون آینده شما بسیار درخشان است؟ شما تنها از مدرسه رفتن، مدرکی بیشتر ندارید. آیا از دوران مدرسه و تحصیل، چیزی در ذهن شما مانده است؟ اگر تمامی افراد جامعه به جای 12 سال، 11 سال تحصیل می کردند از زندگی عقب می ماندند؟ خیر، یک سال هم حتی جلوتر بودند. چرا تفکر جامعه درباره مدرسه، تفکری غلط و اشتباه است؟ بهتر است بینش مان را تغییر دهیم و از مدرسه بت نسازیم. همانطور که در مطالب بالا ذکر شد، سیستم آموزشی مدرسه، سیستمی اشتباه است. خوب نیست فرزندان خود را در این مدارس به غلط تربیت کنیم.
کلیپ های صفحه اینستاگرام را از دست ندهید!
علم کاربردی و علم غیرکاربردی
در یک مدرسه آرمانی، خطا و اشتباه کمتری دیده می شود. بسیاری از افراد، برای خطاهایی که در سیستم آموزشی مدارس امروزی وجود دارد، مسئولین و مدیران را محکوم می کنند. در اینجا بهتر است دنبال مقصر نباشید. فرزندان ما به اجبار در مدارس درس می خوانند. هدف این نیست که فرزندان را به مدرسه نفرستید! بلکه می گوییم مدرسه خطا و اشتباه زیاد دارد. ما به نوعی منتقد مدرسه هستیم. درست است مدرسه نقد می شود، اما راهکار هم ارائه می شود.
راهکار این است: والدین عزیز! از خطا ها و اشتباهات مدرسه سخن گفتیم. اگر در فضای آموزشی فرزند شما صرفا مسائل آموزشی را می آموزد، وظیفه شماست که سایر مسائل (سبک زندگی دینی و آموزش مهارت های فردی) را به او آموزش دهید. در موتور جستجو گر گوگل می توانید سرچ کنید: «آنچه در مدرسه نمی آموزید.» خواهید دید دنیایی از مطالب و صفحات پیش روی شما خواهد آمد، که کاملاً کاربردی هستند و برای آموزش به فرزند خود می توانید از آنها بهره گیرید.
آموزش های بدون سود
حضرت علی (ع) می فرمایند: «علم دو دسته است. علمی که منفعت و سود برای شما به همراه دارد و علمی که هیچ نفع و سودی برای شما ندارد.»
ارتفاع گنبد امام رضا (ع) چقدر است؟ آیا دانستن اینکه ارتفاع این محل 20 متر یا 22 متر است، یا اینکه تعداد سنگ های مرمر صحن آزادی چقدر است، در اعتقادات شما نسبت به امام هشتم خللی وارد می کند؟ آیا دانستن اینکه لاک پشت تخم گذار است یا بچه زا برای آینده ما منفعتی به دنبال دارد؟ اگر ندانیم جذر یک عدد تا چهار رقم اعشار چگونه محاسبه می شود، اتفاق خاصی رخ می دهد؟ پس می توان به فرمایش امام علی«ع» تکیه کرد و گفت: خیر چنین علمی سودی ندارد. مدارس این علوم را به دانش آموز تدریس می کنند. علمی که غیرکاربردی است و برای فردای او منفعتی ندارد. در حالی که در یک مدرسه آرمانی تنها آموزش علوم کاربردی مد نظر هستند.
تدریس علوم کاربردی
در مدرسه آرمانی، تمامی دروس با توجه به علاقه دانش آموزان به رشته های مختلف طراحی می شود. مطمئناً برای برخی افراد این سوال مطرح می شود که اگر علوم غیرکاربردی در مدارس امروزی تدریس نشود، پس زیست شناسان و ریاضی دانان و معماران آینده چه کسانی خواهند بود؟
پاسخ این است که اگر سیستمی پیاده شود که از همان ابتدای تحصیل، دانش آموزان را بر اساس استعدادهایی که دارند جدا کنیم، به مسائل آموزشی نقدی صورت نخواهد گرفت. چرا باید دروس یکسان به کسی که به زیست جانوری علاقه دارد و کسی که دوست دارد یک نقاش خبره شود تدریس شود؟
عدم وجود توجه به علایق
علایق تمامی افراد با یکدیگر متفاوت است. چرا از همان ابتدا نباید به استعداد او پر و بال داده شود؟ تخصصی شدن مدارس از دوره ابتدایی باید انجام گیرد. چنین طرحی پیاده نشده و نخواهد شد.
اما علومی که باید یک دانش آموز آنها را بداند، شبهات دینی و سبک زندگی است. آیا در مدرسه آموزش داده می شود که در مراسم خواستگاری چه سوال هایی باید پرسیده شود؟ چرا تکنیک های پذیرفته شدن فرد در آزمون های استخدامی در مدرسه آموزش داده نمی شود؟ آیا تفاوت بین کارمندی و کارآفرینی برای دانش آموزان گفته می شود؟ اصلاٌ مدارس ما می توانند دانش آموزان کارآفرین تحویل جامعه دهند؟
در سیستم آموزشی تربیت افراد کارآفرین وجود ندارد. منظور این نیست که کارمندی شغل خوبی نیست. اما چون کار آفرین باعث ایجاد شغل در جامعه می شود، فرد مفیدتر و بهتری برای کشور خواهد بود. آمار نشان می دهد، کار آفرینان افرادی هستند که از تحصیلات پایین تری برخوردار هستند. آنها به این نتیجه رسیده اند که تحصیلات کلاسیک در موفقیت نقش بسزایی ندارد.
انتزاعی بودن مدرسه
فضایی که در مدارس امروزی حاکم است، فضایی انتزاعی است. اما در مدرسه آرمانی این فضا حکم فرما نیست. انگار دانش آموز در جزیره ای محصور شده و مطالبی را فرا می گیرد. اما پس از خروج از این جزیره می بیند هیچ کدام از این مطالب برای او کاربردی نیستند. کار آفرینی که تحصیل را کنار می گذارد، پیش از آن به این فضای انتزاعی پی برده است. زمان های قدیم، والدین از فرزند انتظار داشتند که همزمان با کار کردن، درس هم بخواند.
امروزه اما، پدر و مادر از فرزند درخواست می کنند که فقط درس بخواند و به مسائل دیگر کاری نداشته باشد. چنین فرزندی چون می داند تحصیل برای او غیر کاربردی است، نه درس می خواند و نه کار می کند. باید قبول کرد که مدارس امروزی، دانش آموزان متعالی نمی سازند. پس وظیفه ما این است که علم به مسائلی داشته باشیم که فرزند در مدرسه نمی آموزد. با آگاهی نسبت به این موضوعات، پدر و مادران می توانند در کنار تحصیل فرزند، به او این موضوعات را از پایه بیاموزند و نسل طلایی را برای فردای جامعه مهیا کنند. البته رفع خطاهای مدرسه نیز، به عهده والدین و فرزندانی است که در آینده قرار است برای جامعه، نقش های مثبتی را ایفا کنند. درباره چگونگی رفع اشتباهات سیستم آموزشی، در مقالات آینده صحبت خواهیم کرد.
پاسخها